Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «ایمنا»
2024-04-27@20:56:07 GMT

ماجرای بالگرد سقوط کرده بین نیزارهای جزیره مجنون

تاریخ انتشار: ۲۷ آذر ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۳۱۱۸۹۲

ماجرای بالگرد سقوط کرده بین نیزارهای جزیره مجنون

رزمنده دفاع مقدس می‌گوید: حین عملیات خیبر قرار شد تعدادی پزشک را با قایق به خط مقدم ببریم، حین حرکت با بالگرد سقوط کرده‌ای بین نیزارهای جزیره مجنون روبه‌رو شدیم که منهدم شده بود.

به گزارش  خبرگزاری ایمنا، دوران هشت ساله دفاع مقدس، یکی از مهم‌ترین اتفاقات تاریخ معاصر است که بخش مهمی از هویت مردم این سرزمین را تشکیل می‌دهد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

این دوران که منشأ رخدادهای زیادی در زندگی ایرانیان شد، سرشار از خاطرات فراوانی بوده که هنوز به بسیاری از این خاطرات پرداخته نشده است.

مجید یزدانی، یکی از رزمندگان نجف‌آبادی جنگ تحمیلی است که در دوران دفاع مقدس در بهداری رزمی لشکر ۸ نجف‌اشرف حضور داشته است. او که عکس‌های بی‌شماری از آن دوران را با دوربین عکاسی خود به ثبت رسانده، تعدادی از این عکس‌ها را به همراه روایت مربوط به آن عکس در اختیار خبرگزاری ایمنا قرار داده است.

تمرد از دستور فرمانده لشکر

این رزمنده دفاع مقدس می‌گوید: در عملیات خیبر که در جزیره مجنون در خاک عراق به اجرا درآمد، من مسئولیت پشتیبانی بهداری رزمی لشکر ۸ نجف اشرف را به عهده داشتم، قرار شد در مرحله دوم عملیات جهت تقویت پزشکی اورژانس در جزیره مجنون چهار پزشک را با قایق از آبراه بین نیزارهای بلند جزایر از اورژانس اصلی لشکر واقع در پاسگاه برزگر به پست امداد خط مقدم منتقل کنیم، در آن زمان هرچند ساعت یک بار علاوه بر گلوله‌باران مناطق با کاتیوشا و توپخانه دشمن بعثی، جنگنده‌های آنها هم اقدام به بمباران منطقه می‌کردند.

حین حرکت، ناگهان قایق به یک مانع بسیار سختی برخورد کرد و سوراخ شد، با ظرفی که در قایق بود (من یک کاسه‌ای به همراه خود برده بودم که برای پزشکانِ همراه چند کمپوت گیلاس باز کنم) مجبور شدیم برای نجات پزشکان و جلوگیری از غرق شدن قایق، آب را از کف آن به بیرون بریزیم.

کمی که جلوتر رفتیم با صحنه‌ای روبه‌رو شدیم که خیلی برای ما نگران‌کننده بود، یک بالگرد شینوک دو پروانه‌ای از هوانیروز ایران در حال برگشت به عقب خط مقدم توسط جنگنده‌های بعثی‌ها هدف قرار گرفته بود و دقیقاً در آبراه بین نیزارهای سقوط و منهدم شده بود، البته بعد متوجه شدیم که خوشبختانه خلبان و کمک خلبان آن بالگرد مجروح و از آن منطقه نجات پیدا کرده بودند

در این لحظه که در قایق سرگردان و با پزشکان کنار هم نشسته بودیم، دوربین خود را آماده کردم و عکسی از بالگرد سقوط کرده در نیزارها گرفتم.

کمی که جلوتر رفتیم متوجه شدیم که یک قایق با تعداد زیادی فرد مسلح در کمین ما هستند، از آن جایی که چهار پزشک همراه ما در قایق بود با توجه به تاکید شهید حاج‌احمد کاظمی، فرمانده لشکر که به ما گفته بود حق ندارید پزشکی را به خط مقدم ببرید که برای آنها اتفاقی بیفتد به دلیل نیازی که به آنها وجود داشت اما با توجه به تجربه چندین ساله خودم در فعالیت در بهداری جنگ و نیاز مبرم به حضور پزشکان جهت مداوا و نجات جان رزمندگان با مسئولیت خودم این کار را انجام دادم.

نگران جان پزشکان در قایق بودم اما دل را به دریا زدم و گفتم: شما عراقی هستید یا ایرانی چون ما اسلحه‌ای نداشتیم که خوشبختانه جواب دادند که ما ایرانی هستیم و بچه‌های لشکر کربلا هستیم، آنها هم فکر کرده بودند که ما هم عراقی هستیم.

به هر زحمتی بود، پزشکان را به اورژانس خط رساندیم.

کد خبر 712706

منبع: ایمنا

کلیدواژه: دفاع مقدس خاطرات دفاع مقدس خاطرات یک رزمنده رزمنده دفاع مقدس مجيد يزداني عملیات خیبر يک عکس يک روايت شهر شهروند کلانشهر مدیریت شهری کلانشهرهای جهان حقوق شهروندی نشاط اجتماعی فرهنگ شهروندی توسعه پایدار حکمرانی خوب اداره ارزان شهر شهرداری شهر خلاق بین نیزارهای جزیره مجنون دفاع مقدس خط مقدم

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.imna.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایمنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۳۱۱۸۹۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

افشاگریِ وحیدِ نون‌خ: در چابهار چندین بار بیهوش شدیم

چند هفته‌ای است که مخاطبان شبکه یک حدود ساعت۲۲ به تماشای فصل پنجم سریال دیدنی «نون‌خ» می‌نشینند و با ماجرا‌های نورالدین خانزاده و همشهری‌هایش همراه می‌شوند. شخصیت‌هایی که در این سریال حضور دارند طی این پنج فصل به کاراکتر‌های دوست داشتنی و محبوبی تبدیل شده‌اند و هرکدام طرفدارانی برای خود پیدا کرده‌اند.

به گزارش جام جم، یکی از این شخصیت‌ها وحید با بازی سید حسین موسوی است که در سری جدید حضور پررنگ‌تری به نسبت فصل‌های قبلی دارد و با آن گویش شیرین کردی مدام سر به سر عمو کاووس می‌گذارد و با موقعیت‌های طنزی که ایجاد می‌کنند، زوج خوبی را تشکیل داده‌اند. موسوی متولد کردستان است و ازسال۱۳۸۳ وارد عرصه بازیگری شده وتئاتر را اززادگاهش شروع کرده است. با نمایش‌های بسیاری روی صحنه رفته، اما یکباره با بازی در نقش وحید در مجموعه نون‌خ درخشید و مورد توجه قرار گرفت. وحید درفصل جدید با نورالدین وسایر همشهری‌هایش از غرب تا جنوب کشور همسفر شده و قصه‌های جذابی را در سریال خلق کرده‌اند.

معرفی ظرفیت‌های استان

از موسوی می‌پرسیم، شما از دهه ۸۰ وارد عرصه بازیگری شدید و به واسطه تئاتر‌های بسیاری روی صحنه بودید، اما با سریال نون‌خ به مخاطبان تلویزیون معرفی شدید. البته این اتفاق برای خیلی از بازیگران اصلی این سریال افتاد و یکباره به چهره‌های محبوب و مشهوری تبدیل شدند.

نون‌خ چه ویژگی‌هایی دارد که باعث دیده شدن و مورد توجه قرار گرفتن بازیگرانش می‌شود. وی پاسخ می‌دهد: به نظرم مهم‌ترین ویژگی این سریال این است که از فضای آپارتمانی خارج شده، چون به هر حال سال‌های بسیاری بود که سریال‌های طنز در یک فضای بسته آپارتمانی ساخته می‌شد، اما سعید آقاخانی با این سریال طبیعت زیبای کردستان، ویژگی‌ها و جاذبه‌های بسیاری از این اقلیم را به مخاطب نشان داد.

من فکر می‌کنم همین موضوع باعث شد توریست‌ها و گردشگر‌ها به این استان سفر کنند، چون آقای آقاخانی با این سریال ظرفیت‌های بسیاری از این استان را به مخاطب معرفی کرد که باعث جذب توریست می‌شود. این‌که سریال نون‌خ در بحث گردشگری و آشنایی مخاطبان با اقلیم کردستان چقدرنقش داشته، موضوع دیگری است که از این بازیگر می‌پرسیم و او تصریح می‌کند: تا جایی که می‌دانم این سریال توانست تاثیرات خوبی در این زمینه داشته باشد.

به‌خصوص در فصل پنجم که به شهر‌ها و استان‌های دیگر هم سفر کردیم و مخاطب تصاویر زیبایی از طبیعت و جاده در این سریال دید که کار بسیار سختی بود، اما به قدری این سریال مورد توجه قرار گرفت و دیده شد که واکنش‌های مثبت و خوبی را در پی داشت، چون ما همیشه دوست داشتیم سریالی درباره قومیت‌ها به‌ویژه اقوام کرد ساخته شود که بسیار مهمان‌نواز هستند و منابع بسیاری در آنجا وجود دارد که برای سرمایه‌گذاری مناسب است.

این موارد در سریال نون‌خ وجود داشت و برای استان ما اتفاق خوبی است و باعث شد دیده شود و مردم به این استان بیشتر سفر کنند.

تضاد کاووس و وحید

وی درباره ویژگی‌های شخصیتی وحید و تقابل او با عموکاووس توضیح می‌دهد: فکر می‌کنم از همان ابتدا آقای امیر وفایی خیلی هوشمندانه بین وحید و عمو کاووس تضادی ایجاد کرد که این تضاد و تنش که بین این دو نفر هست، موقعیت‌های کمدی خلق کرد که مردم دوست دارند.

البته این اتفاق در سری جدید بیشتر شد که باز هم از هوشمندی نویسنده و کارگردان بود. همین ویژگی باعث شد وحید بازیگوش‌تر شده و شیطنتش هم بیشتر شود که همین موضوع جای کار را برای بازی در این نقش هم بیشتر می‌کند. در کل من شخصیت وحید را دوست دارم.

نکته مهم‌تر این‌که در عین شیطنت‌هایی که می‌کند، ویژگی‌ای دارد که من خیلی این ویژگی را دوست دارم؛ وحید احترام بزرگ‌تر‌ها را همیشه نگه می‌دارد و هیچ بی‌ادبی به آن‌ها به خصوص عمو کاووس نمی‌کند. در ادامه داستان و در سکانس‌هایی هم می‌بینید همین وحید که سر به سر عمو کاووس می‌گذارد، از یک جایی به بعد تنها مونس او می‌شود و به او کمک می‌کند و این تحولی که در شخصیت وحید در طول داستان به وجود می‌آید، برای من خیلی جذاب بود.

بی‌هوشی از شدت گرما

نون‌خ در سری جدید سفر جاده‌ای را از غرب به جنوب آغاز کرده است و قطعا چنین سفری به نقاط مختلف ایران می‌تواند سختی‌هایی را در پی داشته و همچنین جذابیت‌هایی را هم برای بازیگر به همراه داشته باشد. موسوی در این خصوص بیان می‌کند: از آنجا که اغلب بچه‌ها از مناطق کوهستانی آمده بودند، در سفری که به چابهار داشتیم، یک‌باره به جایی می‌آمدیم که هوای گرم و مرطوبی داشت.

آن هم حدود ۱۱ ساعت در فضای بسته مینی‌بوس که یک مینی‌بوس قدیمی بود و هیچ وسیله تهویه‌ای هم نداشت. شیشه‌ها هم باید بسته می‌بود تا صدای خارج از ماشین مزاحمتی برای فیلمبرداری نداشته باشد. یکی از اتفاقاتی که در این سکانس‌ها می‌افتاد این بود که ما مدام به خواب می‌رفتیم. یعنی وسط فیلمبرداری یکی از بازیگران به خواب می‌رفت و بقیه او را بیدار می‌کردند تا دیالوگ بگوید.

این اتفاق برای ما خیلی عجیب بود. تا این‌که یکی از بچه‌های چابهار گفت که شما بیهوش می‌شدید، نه این‌که بخوابید! چون به خاطر گرمای زیاد برای لحظاتی خون به مغزتان نمی‌رسید. ما دو ماه این وضعیت را داشتیم و برای هر کدام از ما تکرار می‌شد. این، یکی از اتفاقات و سختی‌های کار برای ما بود. این بازیگر در سریال «راز بقا» هم با آقای آقاخانی همکاری داشت.

او درباره تعامل با آقاخانی برای ایفای نقش می‌گوید: یکی از ویژگی‌های آقای آقاخانی همین مسأله است که فضا را برای تعامل و خلاقیت بازیگر ایجاد می‌کند. من بار‌ها موقع فیلمبرداری دیدم که چطور درباره ایده بچه‌ها و طنز موقعیت با همدیگر صحبت می‌کردند و این ایده‌ها خیلی به طنز موقعیت صحنه‌ها کمک می‌کرد. یعنی بچه‌ها در طنز، موقعیت‌هایی که ایجاد می‌شد همگی نقش داشتند و به نظرم این تعامل و اتفاق خوبی بود.

یکی از نکاتی که در طنز بازیگران سریال به چشم می‌خورد این است که در عین اصالتی که در گفتار و رفتارشان دارند، شوخی‌های‌شان خیلی به روز است. به عنوان مثال از اصطلاحات بازی مافیا خیلی استفاده می‌کنند. می‌توان گفت این به روز بودن، ارتباط شخصیت‌ها و داستان را با مخاطب بیشتر و عمیق‌تر کرده است. موسوی در این باره توضیح می‌دهد: این اتفاق برای من به عنوان بازیگر خیلی جذاب بود.

فکر می‌کنم همین شوخی‌ها و اتفاقات به روز سریال باعث می‌شود مخاطبان از رده‌های سنی مختلف با شخصیت‌ها و ماجرا‌ها ارتباط بگیرند. مردم هم خیلی این شوخی‌ها و دیالوگ‌ها را دوست داشتند. این را از بازخوردی که در فضای مجازی از مردم می‌گیرم، می‌گویم. یا حتی نکاتی که درباره سریال «مختار» می‌گوییم و درباره آن صحبت می‌کنیم، به دل مخاطب نشسته است.

دیگر خبرها

  • ببینید | انتقاد حمید درخشان از تصمیمات اوسمار؛ غافلگیر شدیم!
  • محمد رهبری، پژوهشگر شبکه‌های اجتماعی: گشت ارشاد بیشتر از حمله ایران به اسراییل مورد توجه قرار گرفت/ جامعه از زمان ماجرای مادر قمی به مسأله حجاب حساس شده/ در ایتا یک جزیره جدا از جامعه شکل گرفته است
  • فرزام: باید شرایط آمادگی استاندارد را در روئینگ داشته باشیم
  • قایق هایی از جنس ملودی (عکس)
  • درخواست دیه اولیای دم از قاتل مجنون
  • بازیکن آلومینیوم: خدا به تلاش ما نگاه کرد و پیروز شدیم
  • روایتی از شهید لشکر فاطمیون + فیلم
  • افشاگریِ وحیدِ نون‌خ: در چابهار چندین بار بیهوش شدیم
  • یادی از شهید لشکر فاطمیون
  • روایت یک دلداگی به همسر؛ مرد ایرانی ۲۵ سال در دریا سرگردان بود! +تصویر